درد دارد “امروز”حرفی برای گفتن نداشته باشی  

 

با کسی که تا “دیروز” تمام حرف هایت را فقط  

 

بانگاه به او می گفتی ...

دردناک است دوست بدارے و گمان کنے کھ دوستت دارد،

حال آنکھ او یگانھ "ھستے" تو بود...
.
.
و تو یکے از ھزاران "لذت"او....

تو را آرزو نخواهم کرد

تو را آرزو نخواهم کرد، 

هیچ وقت .

تو را لحظه ای خواهم پذیرفت 

که خودت بیایی  

با دل خود 

نه با آرزوی من 

...

اگرمردی زندگی کن

خودکشی کارآسونیه  

....... 

اگرمردی زندگی کن  

......

روزی که نگاهمان در هم آمیخت … 


می خواستم بگویم که… 


اما سکوت کردم 


حس کردم ، ازنگاهم ، رازم را خوانده باشی …